موارد استفاده برای رفتارگرایی و تاثیر و نقد رفتارگرایی
یادگیری از طریق انجمن
فرآیند شرطی سازی کلاسیک با ایجاد ارتباط بین یک محرک محیطی و یک محرک طبیعی کار می کند.
در آزمایشهای کلاسیک فیزیولوژیست ایوان پاولوف، سگها ارائه غذا (چیزی که به طور طبیعی و به طور خودکار واکنش ترشح بزاق را تحریک میکند) در ابتدا با صدای زنگ و سپس با مشاهده کت سفید دستیار آزمایشگاه مرتبط کردند. در نهایت، پوشش آزمایشگاهی به تنهایی واکنش ترشح بزاق را از سگ ها برانگیخت
عوامل موثر بر محرک ها
در طول اولین بخش از فرآیند شرطی سازی کلاسیک، که به عنوان اکتساب شناخته می شود، یک پاسخ ایجاد و تقویت می شود. عواملی مانند برجسته بودن محرک ها و زمان ارائه می توانند نقش مهمی در سرعت شکل گیری یک انجمن ایفا کنند.
هنگامی که یک انجمن ناپدید می شود، به عنوان انقراض شناخته می شود. باعث تضعیف یا ناپدید شدن تدریجی رفتار می شود. عواملی مانند قدرت پاسخ اولیه می توانند در سرعت وقوع انقراض نقش داشته باشند. برای مثال، هر چه مدت زمان بیشتری یک پاسخ شرطی شود، ممکن است مدت زمان بیشتری طول بکشد تا منقرض شود
موارد استفاده برای رفتارگرایی
دیدگاه رفتارگرایی چند کاربرد متفاوت دارد، از جمله برخی از آنها مربوط به آموزش و سلامت روان است.
تحصیلات
از رفتارگرایی می توان برای کمک به یادگیری دانش آموزان استفاده کرد، مانند تأثیرگذاری بر طراحی درس. به عنوان مثال، برخی از معلمان از تشویق مداوم برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری استفاده می کنند (شرطی کردن عامل) در حالی که برخی دیگر بیشتر بر روی ایجاد یک محیط محرک برای افزایش تعامل (شرط سازی کلاسیک) تمرکز می کنند.
پژوهش
یکی از بزرگترین نقاط قوت روانشناسی رفتاری، توانایی مشاهده و اندازه گیری واضح رفتارها است. از آنجایی که رفتارگرایی مبتنی بر رفتارهای قابل مشاهده است، معمولاً کمی کردن و جمع آوری داده ها هنگام انجام تحقیق آسان تر است.
سلامت روان
رفتار درمانی از رفتارگرایی زاده شد و در ابتدا در درمان اوتیسم و اسکیزوفرنی استفاده شد. این نوع درمان شامل کمک به افراد در تغییر افکار و رفتارهای مشکل ساز است و در نتیجه سلامت روان را بهبود می بخشد.
تکنیکهای درمانی مؤثر مانند مداخله رفتاری فشرده، تحلیل رفتار، اقتصاد نشانهها و آموزش آزمایشی گسسته همگی ریشه در رفتارگرایی دارند. این رویکردها اغلب در تغییر رفتارهای ناسازگار یا مضر در کودکان و بزرگسالان بسیار مفید هستند
تأثیر رفتارگرایی
متفکران متعددی بر روانشناسی رفتاری تأثیر گذاشتند. از جمله ادوارد ثورندایک، روانشناس پیشگامی که قانون اثر را توصیف کرد، و کلارک هال، که نظریه رانش یادگیری را ارائه کرد.
تعدادی از تکنیک های درمانی وجود دارد که ریشه در روانشناسی رفتاری دارد. اگرچه روانشناسی رفتاری پس از سال ۱۹۵۰ جایگاه بیشتری را به خود اختصاص داد، اما اصول آن همچنان مهم است.
حتی امروزه، تجزیه و تحلیل رفتار اغلب به عنوان یک تکنیک درمانی برای کمک به کودکان مبتلا به اوتیسم و تاخیر در کسب مهارت های جدید استفاده می شود. غالباً شامل فرآیندهایی مانند شکل دادن (پاداش دادن به تقریبهای نزدیکتر به رفتار مورد نظر) و زنجیر کردن (تقسیم کردن یک کار به بخشهای کوچکتر، سپس آموزش و زنجیرهسازی مراحل بعدی با هم) است.
نقد رفتارگرایی
بسیاری از منتقدان استدلال می کنند که رفتارگرایی رویکردی تک بعدی برای درک رفتار انسان است. آنها پیشنهاد می کنند که نظریه های رفتاری اراده آزاد یا تأثیرات درونی مانند خلق و خوی، افکار و احساسات را در نظر نمی گیرند.
به عنوان مثال، فروید احساس می کرد که رفتارگرایی با در نظر نگرفتن افکار، احساسات و خواسته های ضمیر ناخودآگاه که بر اعمال افراد تأثیر می گذارد، شکست خورد. متفکران دیگر، مانند کارل راجرز و دیگر روانشناسان انسان گرا، معتقد بودند که رفتارگرایی بسیار سفت و سخت و محدود است و عاملیت شخصی را در نظر نمی گیرد.
اخیراً، روانشناسی زیستی بر نقش مغز و ژنتیک در تعیین و تأثیرگذاری بر اعمال انسان تأکید کرده است. رویکرد شناختی روانشناسی بر فرآیندهای ذهنی مانند تفکر، تصمیم گیری، زبان و حل مسئله تمرکز دارد. در هر دو مورد، رفتارگرایی این فرآیندها را نادیده می گیرد و به نفع مطالعه رفتارهای قابل مشاهده تأثیر می گذارد.
روانشناسی رفتاری همچنین انواع دیگری از یادگیری را که بدون استفاده از تقویت و تنبیه رخ می دهد، در نظر نمی گیرد. علاوه بر این، افراد و حیوانات می توانند رفتار خود را در هنگام معرفی اطلاعات جدید تطبیق دهند، حتی اگر این رفتار از طریق تقویت ایجاد شده باشد.
سخنی از Verywell
در حالی که رویکرد رفتاری ممکن است نیروی غالبی نباشد که قبلا بود، اما هنوز هم تأثیر عمده ای بر درک ما از روانشناسی انسان داشته است. فرآیند شرطی سازی به تنهایی برای درک انواع مختلف رفتارها، از نحوه یادگیری افراد تا نحوه رشد زبان، استفاده شده است.
اما شاید بیشترین سهم روانشناسی رفتاری در کاربردهای عملی آن نهفته است. تکنیکهای آن میتواند نقش قدرتمندی در اصلاح رفتار مشکلساز و تشویق پاسخهای مثبت و مفیدتر داشته باشد. خارج از روانشناسی، والدین، معلمان، مربیان حیوانات و بسیاری دیگر از اصول رفتاری اولیه برای کمک به آموزش رفتارهای جدید و جلوگیری از رفتارهای ناخواسته استفاده می کنند. (منبع کمکی)