ولاسکو ساختاری حرفهای نیز ایجاد کرده است. ابتدا تعجب کرد که برخی از بازیکنان اجازۀ سفر به خارج ندارند. دلیل: «اینها سربازی نرفتهاند تا نزد خانوادههایشان بمانند و اما کسی که سربازی رفته یا اکنون در حال گذراندن آن است اجازه دارد به خارج برود.» در این فاصله توافقهایی بین فدراسیون و نظام وظیفه وجود دارد، در اختیار گذاشتن سربازها [به تیمهای ملی] دیگر مشکلی نیست…
«ویلی لِمکه» در ورزش شاهد خیلی چیزها بوده، اما آنچه مدیرسابق باشگاه فوتبال وردربرمن و نمایندۀ ویژه سازمان ملل در امورصلح و ورزش در تهران درک کرد قبلاٌ ندیده بود. ملی پوشان آلمانی و ایرانی با فاصلۀ چند میز از یکدیگر در غذاخوری هتل المپیک تهران نشسته بودند و صبحانه میخوردند. لِمکه: «در فوتبال هرگز چنین چیزی وجود ندارد، ما توی یک هتل نیز نمیرفتیم.» و همچنان متعجب است وقتی که مربی تیم ملی والیبال آلمان ویتال هاینِن توضیح میدهد: «در والیبال عادی است.» لِمکه این حرکت را نماد مناسبی برای وظیفۀ تبلیغاتیاش مبنی بر«استفاده از ورزش به عنوان وسیلۀ ارتباط» ارزیابی کرد.
به گزارش افکارنیوز، فرانکفورتر می نویسد: اما در تصویر مربوط به میز صبحانه مطلب برای غافلگیریِ بیشتر نیز فراهم بود: ایرانیها میخوردند و مینوشیدند، آنهم در ماه رمضان که در این هفته آغاز شد و اجازه خوردن غذا، تازه بعد از افطار است. در این مورد خولیو ولاسکوی آرژانیتنی که از یکسال و نیم پیش مربی تیم ملی والیبال ایران است، پاسخ میدهد: «برای ورزشکاران استثناء وجود دارد زیرا اینها به شدت تمرین میکنند. کارکنان هتل اجازۀ چنین کاری ندارند.» ولاسکو یکی از موفقترین مربیان والیبال است، و او تعجب کرده بود از اینکه بعد ازمدت کوتاهی در ایران میدید: «خیلی چیزها با کلیشههای ما متفاوت است.»
بزرگترین مشکلش فهمیدن مردم بود: «فکر میکردم در حکومت ایران مردم آنطور که خارجیها فکر میکنند در هراس بسر میبرند. اما به عنوان اولین مطلب برایم توضیح دادند؛ ما عرب نیستیم، ما ایرانی هستیم. به این افتخار میکنند و خیلی صمیمی هستند.» ولاسکو تعجب کرد که خیلی از روزنامهنگارها در کنفرانس مطبوعاتیاش سؤال مطرح کردند.
همچنین او می گوید: «در مسابقات جام جهانی در سال ۲۰۱۲ در مقابل ژاپن در اولین بازی خانمها نیز در سالن بودند و در عکسها و تلویزیون نیز نشان داده شدند. روز بعد دیگر اجازه نداشتند.» در مقابل آلمان در بین ۱۵ هزار نفر تماشاچی، خانمها نیز در سالن آزادی بودند. یکی از کارکنان سفارت آلمان در تهران معتقد است: «اینها مهمانان ویژه هستند.» ورزش و به ویژه والیبال نقش مهمی در زندگی ایرانیها دارد.
علیرضا سلیم آوانسار بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ در مونیخ تحصیل کرده و در تیم آوگسبورگ در زمرۀ مربیان بوده است. امروز در طب ورزشی طرحهایی برای همۀ فدراسیونها تدوین میکند و میداند «که والیبال به زودی میتواند از فوتبال پیشی بگیرد.» تاکنون کشتیگیرها، وزنه بردارها بودند که مدالهای المپیک را دریافت میکردند. از حدود ده سال پیش مناسبات قدرت در حال جابجایی است، در زمان محمدرضا داورزنی به عنوان رئیس فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی، روند صعودی والیبال آغاز شد. تیمهای ایرانی در مسابقات جوانان مدال میبرند و کاپیتان تیم والیبال آلمان یوخِن شوپس باور دارد «که فدراسیون خوب کار کرده و اینها میتوانند در سالهای آینده در جهان مقامهایی به دست بیاورند.»
فقط کسی که خدمت سربازی کرده یا درحال انجام آن است اجازۀ رفتن به خارج دارد.
ولاسکو ساختاری حرفهای نیز ایجاد کرده است. ابتدا تعجب کرد که برخی از بازیکنان اجازۀ سفر به خارج ندارند. دلیل: «اینها سربازی نرفتهاند تا نزد خانوادههایشان بمانند و اما کسی که سربازی رفته یا اکنون در حال گذراندن آن است اجازه دارد به خارج برود.» در این فاصله توافقهایی بین فدراسیون و نظام وظیفه وجود دارد، در اختیار گذاشتن سربازها [به تیمهای ملی] دیگر مشکلی نیست.
ولاسکو میگوید بازیکنان «با دلشان کاملاٌ حضور دارند من فقط نگران سرشان هستم.» ولاسکو توضیح میدهد وقتی اخیراٌ بعد از دو پیروزی از کوبا برگشتند «از ما استقبالی شد که گویی جام جهانی را بردهایم.» برخی خود را ستاره پنداشتند که با توجه به حقوق یک فصل که ۱۵۰ هزار یورو است، در وضعیت اقتصادی کنونی ایران تعجبی ندارد. در این فاصله بازیکنان مطرح بین المللی مانند پاسورِ صرب، ولادو پتکویچ نیز در ایران بازی میکنند. پتکویچ برای قهرمان یعنی کاله بازی میکند و از قرار ۲۰۰ هزار یورو درآمد دارد. تقریباً تمام والیبالیستهای آلمانی خواب چنین درآمدی را میبینند. ملی پوش آلمان، شوپس درحال حاضر نمیتواند تصور کند که در ایران پول دربیاورد زیرا میگوید در تیم قهرمان لهستان وضعیت خوبی دارد و قراردادش را تا دوسال هم تمدید کرده است. اما برایش جالب است «که مردم چقدر والیبال را دوست دارند.»
ورزش میتواند کمک کند این کشور را به گونهای دیگر ببینیم
لِمکه و کرونِه از صحبتها با هماهنگ کنندۀ سازمان ملل، گری لویس و سفیرآلمان، لوتار فرایشالدِر می فهمند «که نه فقط والیبال که ورزش به عنوان پایگاهی بیطرف میتواند کمک کند این کشور را به گونۀ دیگری ببینیم.» کرونه با انتظارات متضادی به ایران سفر کرده بود. اما ایران به نحو مثبتی غافلگیرش کرد. او و لِمکه دربارۀ پیامدهای تحریمهای اقتصادی نیز اطلاعاتی به دست آوردند: «ما آلمانیها به عنوان متحدان آمریکا و انگلیس و فرانسه به تحریمها پای بندیم. اما اقتصاد آلمان در ایران وجهۀ بالایی دارد.» کرونه میگوید نمیشود که «برای نمونه فرآوردههای پزشکی ما اجازۀ ورود به ایران نداشته باشند. اکنون ایرانیها در چین خرید میکنند که کیفیت خیلی پایینتری دارد. ما مانع میشویم که قدرت اقتصادی بین المللی ما بیشتر شود و گسترش یابد.» کرونه میخواهد اکنون راههایی بیابد تا از طریق ورزش برای میانجیگری کمک کند.
این دو شاهد بودند که چگونه ایرانیها و آلمانیها بعد از بازیها نیز دوباره درهمان سالن غذاخوری نشستند. جمعه ایرانیها پیروزی سه به هیچ را جشن گرفتند، بردی که در نتیجۀ آن آلمان نتوانست وارد مرحلۀ نهایی جام جهانی بشود، شنبه بعد از اینکه آلمان در بازی دوم سه هیچ برد، آنها نیز دلشان میخواست جشن بگیرند اما باید خیلی سریع به فرودگاه میرفتند. لِمکه فقط جشن ایرانیها را شاهد بود، بعد باید میرفت. اما معلوم بود از این با هم بودن خوشحال است: «مسافرت والیبالیستها موفقیت آمیز بود.»
منبع : افکار نیوز