نامه یک فوقلیسانس بیکار به احمدینژاد چه بود؟
نامه زیر از میان دهها ایمیل مشابه دریافتی به سایت است که بعنوان مشت نمونه خروار منتشر میکنیم:
سلام بهار نیوز…من در این جا یک نامه مینویسم واز مسئولین سایت تمنا میکنم که این نامه مرا در صفحه اول با تیتر” نامه یک شهروند به احمدی نژاد” قرار بدهند…تورا به امام زمان بزارین تا حداقل از این جا صدامو بشنوه چون از درد سینه ام مثل آتش است.
سلام آقا محمود…خسته نباشین…نمی دانم خودتان میدانید با ایران عزیزمان چه کردی یا نه؟؟ ولی من میدانم…آقای احمدینژاد پدر من یک کارگر بود، یک کارگر ساده که با عرق خود نان به خانه میآورد، قبلا از اینکه شما سر کار بیایین با اون کارگری تو خانه همه ماحداقل یک غذای سیر میخوردیم…
آقای احمدینژاد از روزی که شما سرکار اومدین وضع ما روز به روز بدتر شد..تا جایی که بعضی وقتها نان در خانه ما نبود…باورکن اونقدر تواین ۸سال رنج و عذاب کشیدیم که به تنگ اومدیم. من الان یک فوق لیسانس هستم که با هزار زحمت پول دانشگاهمو تامین کردم. رفتم درس خوندم و مدرک فوق لیسانس گرفتم، پدرم با هزار امید مرا به دانشگاه میفرستاد که بعدا بتونم کمکی برایش باشم ..اما حالا میدانی من چه شدم؟ شاید ندانی چون از وضع مردم خبر نداری این را از حرفهایتان میدانم…ولی بزار برات بگم الان من چیکار میکنم…من یک بیکار هستم که هر روز اونقدر کنار خانوادهام می شینم که از خجالت میمیرم، نمیتوانم به چشمان پدرم نگاه کنم ..آقا محمود، ببین با عزت جوان یک ایرانی چه کردید….در آخرت جواب خدا را چه خواهید داد…؟
من تصمیم گرفتم با این مدرک فوق لیسانسم برم تومیدان کارگروایسم وکار کنم،یک ماه رفتم ایستادم میدان کارگری ولی تو این یک ماه برای من ۲روز کار افتادکه هر روزم را با۳۰۰۰۰هزار تومان کار کردم، یعنی من بامدرک فوق لیسانسم تو یک ماه۶۰هزار تومان کاسب شدم که از این۸هزار تومانش به کرایه راهم رفت بقیه را باید تو یک ماه خرج میکردم…آقا محمود من به عنوان یک جوان ایرانی غرورم شکست عزتم شکست و به قول آقای رضایی هر روز دستهایم درازتر از پاهایم میآمدم و جلوی پدرم مینشستم…
آقا محمود؛ حالا این قضیه من بود،که بسیار خوشایند بود ولی من الان وقتی از دوستان هم سن و سالم خبر دار میشم اشک جلوی چشامو میگیره، میبینم خیلی از دوستانم تو این مدت از فرط بیکاری دنبال اعتیاد رفتن و هرکدام دنبال یک خلافی رفته اند، خیلی از هم سن وسال های من نیاز به ازدواج دارند ولی از بی پولی نمیتونند ازدواج کنند و برای رفع نیازشان دنبال راه های غیر شرعی میروند….. تو اون دنیا می تونی جوابگو…. باشی؟
چگونه میخواهید تو اون دنیا به روی ما نگاه کنید؟؟چه توجیهی دارید؟؟ وقتی یک سفر خارجه میری و تمام فامیلهات و دوستانت به حساب بیت المال میرن و می خورند، آیا کار خوبی است؟ یادت باشد که هر کس از تقصیر تو بگذرد، من سهم خودم را حلالت نخواهم کرد. بخدا تو اون دنیا باید جوابگوی من باشی. باعث بدبختی من شدید. هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی…
از مسئولین سایت بهارنیوز تمنا می کنم نامه مرا حتما تو صفحه اول پخش کنند تا حق یک شهروند را ادا کنند. تو را به خدا تو صفحه اول بزارین تا همه بخوانند و درد یک جوان را بدانند…
۶۱نظر ، ۷۴در صف انتشار ، ۹ تکراری یا غ ق انتشار
محسن
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۰۹:۳۸:۵۱
هم وطن عزیزم فکر کردی میخونه یا براش مهمه .من هم تحصیل کردم اما بعد از بالا وپایین فراوان به قیمت از هم پاشیدن زندگیم .بزرگ کردن یه بچه به تنهایی .الان تو قشم رستوران زدم البته اجاره ای .جالب یک کارگر سالن دارم .فوق لیسانس معماریه .واقعا بعضی وقتها روم نمیشه بهش نگاه کنم .مثل شمع داره اب میشه اما صداش در نمیاد……
منبع : بهار نیوز