معرفی ۵ انیمیشن جذاب کلاسیک قدیمی فوق العاده تخیلی

۱. پری دریایی کوچک (۱۹۸۹)

• اقتباس از هانس کریستین اندرسن که با کالیپسی عجین شده بود، ثروت بیمار خانه موش را احیا کرد.
• کارگردانان: جان ماسکر و ران کلمنتز
• بهترین نقل قول: “یکی باید باله های آن دختر را به زمین میخکوب کند.”
• لحظه تعیین کننده: در «زیر دریا» عفونی، خرچنگ سباستین تلاش می کند تا آریل سرکش را در مورد شایستگی زندگی اقیانوسی متقاعد کند.

تقریبا دو سال بعد از آن ،Beauty and the Beast مورد تحسین و استقبال زیادی قرار گرفت، ولی این اقتباس موسیقیایی شاد از افسانه سرنوشت ساز بسیار تاریک هانس کریستین اندرسن بوده است که دوباره قالب انیمیشن معاصر در دیزنی را طراحی کردو استودیو را دوباره به فرهنگ پاپ برگرداند. آن طور که موفقیت اخیر انیمشین Frozen نشان داد. فرمول مربوط به داستان را که همه مخاطبین می دانند و اینکه با یک شاهزاده خانم خوش قول را در نظر بگیرید، بعد از آن آهنگ های نمایشی جذاب مثل کلامیدیا را اضافه کنید.

اما در کنار کمک‌های شوخ‌آمیز و پیچیده ترانه‌سازان مبتکر هوارد اشمن و آلن منکن، این عمق اشتیاق برای زندگی‌های دیگر و اشکال دیگر است که به این یکی طنین عاطفی و قدرت می‌بخشد. خوب، آن و اورسولا، جادوگر دریایی مای وست و الهام گرفته از الهی شاخک‌های شیطنت‌آمیز، مطمئناً در میان بزرگترین شرورهای دیزنی است.

۲. والس با بشیر (۲۰۰۸)

• جنون و بیهودگی جنگ  در انیمیشن.
• کارگردان: آری فولمن
• بهترین نقل قول: “حافظه ها را با چیزهایی پر می کند که هرگز اتفاق نیفتاده اند.”
• لحظه تعیین کننده: بازکننده سفر با اسید: یک سرباز سابق یک رویای تکراری از تعقیب شدن توسط یک گله ۲۶ سگ وحشی را توصیف می کند.

از انیمیشن اغلب برای نشان دادن غیرممکن ها استفاده می شود (مثلاً یک موش سخنگو)، اما شاهکار آری فولمن از توانایی رسانه برای دیدن چیزهایی که لایو اکشن نمی تواند به ما نشان دهد، بهره می برد. والس با بشیر فیلمی درباره یک مشکل منحصر به فرد فیلمی است: چگونه چیزی را که فراموش شده تجسم می کنید؟ فولمن با بازآفرینی شهادت دنیای واقعی با انیمیشن ادوب فلش (و یک امتیاز وحشتناک مکس ریشتر)، سعی می کند نقشی را که در قتل عام به عنوان یک سرباز جوان اسرائیلی ایفا کرده بود، به خاطر بیاورد. چیزی که او پیدا می کند کمتر از نحوه جستجوی آن مهم است، اما نتایج جستجوی او به طور فراموش نشدنی ویران کننده است.

۳. سرویس تحویل کیکی (۱۹۸۹)

• یک غول انیمیشن برای این داستان یک جادوگر جوان و باهوش، بچه های کلاسیک را غارت می کند.
• کارگردان: هایائو میازاکی
• بهترین نقل قول: “شما فکر می کنید آنها قبلا یک دختر و یک گربه را روی جارو ندیده بودند.”
• لحظه تعیین کننده: فاجعه کشتی هوایی یکی از هیجان انگیزترین سکانس های کاتالوگ گیبلی است.

یکی از شناخته شده ترین ویژگی های انیمه به جز آکیرا، این کمدی جذاب درباره نوجوانی که خانه را ترک می کند تا شانس خود را به عنوان یک جادوگر امتحان کند، پرفروش ترین فیلم ژاپن در سال ۱۹۸۹ بود. (در آمریکا، آن پرفروش ترین فیلم بتمن تیم برتون بود. تضاد آشکاری که می‌توان تصور کرد.) پس از فیلم، جادوگری نوجوانان تبدیل به صنعت بزرگی می‌شد که تحت سلطه J.K. کتاب های هری پاتر رولینگ کیکی نمی‌تواند دقیقاً اعتبار آن گرایش را بپذیرد، اما این نمونه اولیه تبدیل جادوی ادبیات طلسم‌سازی (در این مورد، رمانی بی‌تکلف از ایکو کادونو) به سرگرمی محبوب است.

۴. Allegro Non Troppo (1976)

• انیمیشن با موسیقی کلاسیک در فانتزی به سبک ایتالیایی ملاقات می کند.
• کارگردان: برونو بوزتو
• بهترین نقل قول: “کسی به نام دیزنی قبلاً این را ساخته است؟”
• لحظه تعیین کننده: تکامل بشریت که به بولرو راول گلزنی کرد، یک مجموعه باشکوه است.

این اثر که با عنوان Fantasia  ایتالیایی شناخته شده است، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، ولی اتفاقات تکامل در «بولرو» راول یک دستاورد قابل توجه و خنده دار است. میتوان گفت قطعا یک سوررئالیسم ضد تأسیس به سبک مونتی پایتون در این ثار در حال بازی کردن است، به ویژه در قسمت های موسیقی ، که در آن مشاهده میشود که بشریت از لجن موجود در ته یک بطری کوکاکولا به تکامل می رسد.مکر اینکه این مورد را فراموش کنیم که فانتزیا شامل دعواهای لایو اکشن در پشت صحنه نبود که این صحنه ها به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده بود.

۵. قلعه کالیوسترو (۱۹۷۹)

• اولین ویژگی میازاکی برداشتی محبت آمیز و مفرح از کپرهای جاسوسی دهه ۶۰ است.
• کارگردان: هایائو میازاکی
• بهترین نقل قول: “جایزه من گنجی است که توسط یک جادوگر شیطانی در یک برج حبس شده است ، لطفاً به این دزد حقیر اجازه دهید تا آن را بدزدد.”
• لحظه تعیین کننده: قهرمان پرشور در حال مواجهه با مرگ حتمی که در دخمه های بدی دفن شده است.

دزد نجیب زاده آرسن لوپین که توسط نویسنده فرانسوی موریس لبلان در سال ۱۹۰۵ خلق شد، بعداً به روپان تبدیل شد، ضدقهرمان باهوش یک مانگا. این سریال به یک سریال تلویزیونی موفق تبدیل شد و اولین فیلم انیماتور استاد هایائو میازاکی را ایجاد کرد. روپان تازه از سرقت جواهرات دیگر خود را در دوک نشین کوچک کالیوسترو می یابد و امیدوار است که کلاریس خوش تیپ را از ازدواج با کنت مکر که تاج و تخت را غصب کرده است نجات دهد. آنچه آشکار می‌شود مجموعه‌ای از خراش‌ها و ابزارآلات است که نشان می‌دهد میازاکی از پشت سر هم از جاسوس‌های سلولوئیدی دهه ۶۰ خود می‌دانست. نتیجه غیرقابل انکار سبک وزن است و در عین حال به طور نفس گیری سرگرم کننده است: نقشه کشی در پیاپی پیچ و تاب ها و معکوس های آن هوشمندانه است و جزئیات معماری خود قلعه نوعی میازاکی است. این یک فیلم لذت بخش است که کمی از بقیه آثار او فاصله دارد.